پنج‌شنبه، 01 قوس 1403

پاره‌ای از اولویت‌های فرهنگی بدخشان؛ چالش‌ها و راهکارها

مقاله
بازدیدها: 211
شریک سازید:

اولویت‌های فرهنگی به آن ارزش‌های مادی و معنوی اطلاق می‌شوند، که در یک مطقع ویژه زمانی در مکان خاصی ضرورت به تحکیم و ترویج و تکثیر آن‌ها پیدا می‌شود.

نویسنده: امام‌محمد ساعی

استاد دانشگاه بدخشان

بدخشان از جمله ولایاتی است، که همواره به‌عنوان سرزمین معرفت، شعر و فرهنگ در افغانستان شناخته شده‌است. البته به دلیل دور بودن، جغرافیای دشوارگذر، سطوح ناهموار و ناملایم پرامون این ولایت با مرکز اتصال و توازی چندانی در زمینه‌ی انکشاف و تحول نداشته است. به‌همین علت هنوز تنوع و تکثر فرهنگی، معنوی و تفاوت‌های ژرفی در سطوح مختلف از یک شهرستان به شهرستان دیگر در این سرزمین به‌صورت گسترده دیده می‌شود.

روی‌هم‌رفته، اولویت‌های فرهنگی فراوانی در بدخشان داریم، که تحقق و تحصل پاره‌ای از آن‌ها در روزگار کنونی ضروری است:

به باور من اگر در بعد مادی و معنوی نگاه بکنیم، نخست ضرورت است، که همبستگی اجتماعی و فرهنگی خویش را باوجود تنوعات و رنگارنگی فرهنگی در سایه‌ی مشترکات معنوی و مادی خویش حفظ نموده و تداوم ببخشیم. ما با وجود همه تفاوت‌ها ده‌ها وجه مشترک مادی و معنوی داریم، که ما را با هم مانند گوشت و ناخن پیوند ناگسستنی زده‌است.

مسلمان بودن بزرگ‌ترین اصل مشترک ما است. اسلام دین وفاق و هم‌بستگی است. ما باید با استناد و اتکا به آن جنبه‌های جامعه‌ساز و آموزه‌های انسجام‌بخش دینی و معرفتی از  هر گونه شکاف اجتماعی، فرهنگی و معنوی در جامعه جلوگیری نماییم. 

بدین لحاظ همدیگرپذیری و حسن روابط با دیگران از اولویت‌هایی است، که هم منشأ و تایید دین اسلام را بر پیشانی خویش دارد و هم از گفتمان‌های غالب عصر امروز تلقی می‌گردد و  هم علت مهمی در راستای ایجاد زیست‌محیط انسانی محسوب می‌شود.

البته این هم‌دیگرپذیری و حسن روابط از خانواده به‌عنوان نخستین جامعه‌ی عاطفی انسانی آغاز می‌شود و باید این روح سیال و مشترکِ تمام جمع و جمعیت‌های دیگر در یک جامعه گردد.

این روح مشترک در میان گروه‌های هم‌بازی، در نهادهای مختلف، گروه‌های هم‌کار، گروه‌های هم‌سال، گروه‌های تحصیلی و سایر گروه‌های اجتماعی و فرهنگی ضرورت به سریان و جریان دارد. روح اتحاد و وحدت را باید در بطن جامعه چنان جاری بسازیم، که بر بروز نفاق و شقاق اجتماعی کوچک‌ترین مجال و امکانی در زندگی مان نماند. 

موضوع مدارا و مروت از بزرگ‌ترین آموزه‌هایی است، که سال‌ها پیش حافظ به آن پرداخته است:

"آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا"

اگر بخواهیم که در دو گیتی از آرامش و آسایش برخوردار باشیم، از آلایش و آلام در امان باشیم، باید با دوستان‌مان رفتار انسانی، معقول و جامعه‌پسند داشته باشیم. به‌همین ترتیب حتا با دشمنان‌مان هم از سر بزرگواری، مدارا و تحمل پیش برویم. صبوری و شکیبایی در برابر دیگران، اوصاف نیک و پسندیده‌ای است، که روح ما را اعتلاء و ارتقا می‌بخشد. باید در هر زمینه‌ای منطقی تأمل کرد و ایوبانه تحمل!

اولویت مهم دیگری که به‌لحاظ فرهنگی در میان اقشار مختلف جامعه‌ی ما به تکثیر و تحکیم نیاز دارد، نظافت و طهارت است. البته نظافت در فرهنگ ما بیشتر جنبه‌ی بیرونی و ظاهری یافته است. ولو ابعاد ظاهری هم که داشته باشد، ظاهر بر باطن می‌تواند ریزش کند و باطن ظاهر را متأثر بسازد. در هر صورتش، باز هم عزیمت‌گاه صورت‌بندی و شکل‌گیری  این ارزش‌ها خانواده است و از خانواده آغاز می‌شوند و بر جامعه تسری و تعمیم می‌آبند. ولی طهارت که جنبه‌ی وجدانی و ماهوی دارد، بیشتر با سربازان درونی و نظارت‌گران وجدانی از آدمیان مراقبت کرده و آدمی را به مسیر‌های خیر و فلاح هدایت و از مسیرهای ناهنجار و ناهموار جلو می‌گیرد. این اولویت در جامعه‌ی ما طی بیست‌سال اخیر نهایت ضعیف شده است. ما نمودهای آن را در ماه مبارک رمضان و دیگر مناسبت‌ها در جامعه به وضوح مشاهده می‌کنیم. فروشنده‌های جامعه‌ی بازرگانی ما در ماه مبارک رمضان به جای تخفیف در نرخ اجناس، ارزان‌فروشی، خیر و صدقه، کوشش می‌کنند اجناس‌شان را دو برابر نسبت به روزهای عادی گران‌تر بفروشند. راننده‌ها در هنگام مناسبت‌ها هزینه‌ی سفر و کرایه‌ی موترها را بلندتر می‌برند، آرایشگران و سلمانی‌ها همین‌گونه به‌بهانه‌ی عیدانه نرخ اصلاح مو و ریش را فزون‌تر می‌کنند. هم‌چنان وقت دزدی، کم‌کاری، کندکاری و گرفتن پاره در یک اداره می‌تواند مصداق‌های روشنی در راستای ضعف ارزشی و هنجاری در یک جامعه باشد. 

نمود دیگر آن، این است، با وجودی‌که سودخواری و گران‌فروشی در آموزه‌های دینی و اخلاقی ما حرام تعریف و تاکید شده‌است، اما در بازار و فروش‌گاه‌ها اگر فروشنده‌ای با مشتری روستایی و ناآشنا با نرخِ روز روبه‌رو شود، دوچند یک جنس را بالای وی به فروش می‌رساند، که این خود نشان‌گر شکاف و فاصله‌ی فرهنگ موجود ما از فرهنگ موعود و مطلوب است. فرهنگ آرمانی ما سودخواری و احتکار را حرام می‌داند، اما در بازار این روند نامیمون ادامه دارد. بدین لحاظ ایجاب می‌کند که به تبلیغ و ترویج اولویت‌های نظافت و طهارت به‌صورت گسترده در جامعه‌ی افغانستان و به‌خصوص در بدخشان بپردازیم. مثال‌هایی را که برشمردم، همه بیان‌گر آن است، که ارزش‌های مانند نظافت و طهارت هنوز در بطن جامعه و در اذهان عامه نهادینه نشده است.

اولویت دیگر، اهمیت دادن به منابع و منافع عامه است. ما هنوز از منابع و امکاناتی که در اماکن عموم همه استفاده می‌کنند، مانند مال خودمان حفاظت و حراست نمی‌کنیم. چون هنوز بین مال شخصی و عمومی تمایز و فرق قایل می‌شویم. در حالی که منابع و منافع عمومی به‌لحاظ اجتماعی و اخلاقی مهم‌تر از منابع خصوصی و شخصی ما است. چون از آن‌ها من و شما و دیگران استفاده می‌کنند، ولی از منابع شخصی تنها خود من بهره‌ می‌برم. اولویت است، که این احساس مشترک و منش جمعی در میان ما تقویت، تحکیم و تداوم یابد.

صرفه‌جویی در استفاده از منابع عمومی مهم‌ترین اولویت جامعه‌ی ما است. ما به دلایل فوق، در قسمت استفاده از آب، برق، پل‌های عامه، پلچک‌ها، جاده‌ها، وسایل و امکانات فرودگاه‌ها، تفریح‌گاه‌ها، نهادهای آموزشی و هر منبع دیگری که مربوط عام مردم می‌شوند، مسرفانه و بی‌باکانه مصرف می‌کنیم. در حالی که یکی از اولویت‌های فرهنگی و شهروندی در یک جامعه این است، که باید از امکانات عمومی به قدر ضرورت استفاده شود و از اسراف جلوگیری گردد. در حراست آن‌ها بیشتر از مال و منال شخصی‌مان کوشا باشیم.

اولویت دیگر این است، که جامعه‌ی ما به شدت مقلد است، از پوشش لباس گرفته در تمام زمینه‌ها کوشش می‌شود، که از دیگران تقلید و روبرداشت کنند. البته بخشی از دلایل این امر هم بر می‌گردد به عدم ابتکار و مصرفی بودن جامعه‌. برای این‌که از این وضعیت برون شویم، باید تمرکز روی تولیدات محلی و افکار و ذهنیت‌های خلاق جامعه که به‌صورت بالقوه وجود دارد، داشته باشیم. به‌جای این‌که ما یک لباس را به قیمت بالا از چین و اروپا وارد کشور کنیم، خودمان طراحی، دوخته و تولید کنیم، این هم نفع مادی برای‌مان دارد و هم سود معنوی و فرهنگی. فرهنگ مولد و خلاق می‌تواند سبب اعتلای خودباوری و اعتماد به‌نفس در میان یک جامعه و فرهنگ شود. فرهنگ مولد از حالت وابستگی، وارداتی بودن و مصرفی بودن یک جامعه را رهایی بخشیده و به‌سوی خودبسندگی و شکوفایی می‌برد.

حفظ، تقویت و تداوم صنایع محلی بدخشان که بیشترشان به اثر عدم حمایت و پیشیبانی حکومت پیشین از فعالیت مانده است. امروز ما ظروف سفالی را از استالیف خریداری می‌کنیم، در حالی که بدخشان از گذشته‌ی دور بدین‌سو این صنعت را در دل خود داشته است. انواع کالاهایی که در گذشته در بدخشان دوخته و تولید می‌شد، ضرورت است، که مجدداً از سر گرفته شود. برای مثال تاقین‌های قرص‌دوزی به‌صورت بسیار زیبا در بدخشان دوخته می‌شد، که امروز از آن خبری نیست. به‌همین ترتیب تولیدات محلی را که داشته‌ایم، ضرورت به احیا و ادامه دارد.

اولویت ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی، کتاب‌خوانی و فرهنگ مطالعه مهم‌ترین اولویتی است، که یک جامعه و تمدن را عمر بیشتر و قوت فزون‌تر می‌بخشد. تمدن‌های کتاب‌محور هیچ‌گاه افت نمی‌کنند. بدین لحاظ جامعه‌ به سلاح معنویت و معرفت شدیدا نیازمند است. به هر انداز که یاران و همسایگان ما اهل باشند، حل مشکلات و معضلات ما سهل است. جامعه‌ی فرهیخته و روشن جز از راه مطالعه و آگاهی، از راه دیگری محقق شدنی نیست.

اولویت دیگری که جامعه‌ی ما را رنجور ساخته است، هنجارگریزی است. جامعه‌ی بدخشان به علت‌های مختلفی سال‌هاست که فرهنگ هنجارگریزی را تجربه می‌کند. البته عوامل مختلف طی 40 سال اخیر این روند را تسریع کرده و این ضعف اجتماعی- فرهنگی را به‌جود آورده است. هنجارگریزی روندی است، که افراد یک جامعه از نظم، انضباط، قاعده‌مندی و قانون‌مند شدن فرار کرده و هراس دارند. البته این ناهنجاری ریشه در الگوهای غالب اجتماعی و فرهنگی یک جامعه دارد، که برای افراد آن جامعه در برهه‌های زمانی خاصی سرمشق قرار گرفته و اهالی آن جامعه را تحت تاثیر خویش قرار می‌دهند.

برای مثال، در دوره‌ی قبل اکثریت مردم از سیم‌کارت‌های ثبت ناشده و مجهول در تلفن‌های همراه خویش استفاده می‌کردند و به این فرهنگ عادت کرده بودند. اما در این دوره وقتی که حکومت می‌خواهد سیم‌کارت‌ها ضابطه‌مند شده و به‌صورت مرتب و منظم ثبت گردد و هویت کاربران مشخص نگاشته شود، افراد جامعه به‌سختی و اجبار آماده می‌شوند، که از بی‌نظمی و بی‌انضباطی رهایی یافته و تحت نظم و قواعد قرار گرفته و سیم‌کارت‌های خویش را ثبت نمایند. این مقاومت و ایستادگی در برابر روند ثبت و راجستر هویت کاربران سیم‌‌کارت‌های مخابراتی، بیان‌گر هنجارگریزی افراد جامعه است. ما باید از ثبت شدن سیم‌کارت‌ها و مشخص شدن هویت اشخاص استقبال نماییم. چون این روند می‌تواند از هر نوع سوء استفاده از سیم‌کارت‌ها جلوگیری کند. این اولویت است، که ما روحیه‌ی هنجارپذیری را طبق انتظارات جامعه در میان افراد گسترش بدهیم. 

به صورت خلاصه، تقویت و گسترش هم‌بستگی اجتماعی، ترویج روحیه‌ی هنجارپذیری، نهادینه‌سازی مفهوم طهارت و نظافت، تقویت فرهنگ مدارا و هم‌دیگر پذیری، تزریق روحیه‌ی خلاقانه، مطالعه، جلوگیری از اسراف و صرفه‌جویی در استفاده از منابع عمومی، مهم‌ترین اولویت‌هایی است، که در بدخشان شدید باید برای تحقق و تحصل این دسته ارزش‌ها از سوی نهادهای مسوول برنامه‌ریزی و تلاش شود. 

اطلاعات شهر

اطلاعات شهر