شریک سازید:
زنان به صورت ناخودآگاه خودشان را زیر فشارهایی قرار میدهند که در درازمدت میتوانند منجر به امراض روانی و حتا سوق به طرف خود نابودی یابند. متاسفانه در جامعهی ما روی این معضلها صحبت نمیشود و آن را بهعنوان ناهنجاری نمیشناسند. اساسا این معضلها خود و عواملشان باید از قالب تابو یا بهتر بگویم پنهان نگهداری بیرون ساخته شوند و رویشان بحث صورت بگیرد، بدون قضاوت و برچسپ باید در موردشان صحبت شود تا زنجیرهای بسته به ذهن و پای زنان، شکسته شود.
خجسته الهام
شاعر، نویسنده وکنشگر اجتماعی
جوامع به کمال رسیده، جوامعی اند که با چالشها و معضلهای اجتماعیشان رفتار آگاهانه داشته و در جهت حل آن کوشیدهاند. گفتمانهای بزرگ و تحقیقات بنیادی روی ریشههای ناهنجاریهای اجتماعی راهاندازی نموده و در جهت بازتاب آن تلاش کردهاند تا جامعه از تاثیرات آن آگاهی حاصل کند. هرقدر روی موضوعی حرف زده شود، همانقدر راههای حل برایش پدید میاید و هر قدر با چالشها رفتار محافظهکارانه صورت گیرد، ابعاد آن گسترش یافته و به معضلها و آسیبهای جدیتر مبدل میشوند. در جوامع جنگزده و آسیبپذیری مثل افغانستان عدم توجه به موارد و مسایل اجتماعی باعث افزایش نابسامانی و عقب افتادگی شده است. از منظر زنی که یکی از دغدغههای اساسیاش وضعیت زنان است، من رابطه بین معضلهای اجتماعی و عقب ماندگی زنان را رابطه علت و معلولی میدانم. معضلهای که دایم رویشان بحث و مباحث گسترده صورت گرفته مثل نداشتن مشاغل درامد زا و در نظر گرفته نشدن امور منزل به عنوان شغل، خشونتهای خانوادگی و ازدواجهای اجباری و سایر معضلهای که از دید کارشناسان به عنوان مشکل و مانع برای رشد شخصیت زنان مد نظر گفته میشود به یکسو، اما معضلهای اجتماعی وجود دارند که جدی گرفته نمیشوند.
این معضلها از عدم آگاهی زنان و بیتفاوتی در قبال پیامدهای آن ناشی میشوند که میتوانند بسیار آسیبزا و مخرب باشند. زنان به صورت ناخودآگاه خودشان را زیر فشارهایی قرار میدهند که در درازمدت میتوانند منجر به امراض روانی و حتا سوق به طرف خود نابودی یابند. متاسفانه در جامعهی ما روی این معضلها صحبت نمیشود و آن را بهعنوان ناهنجاری نمیشناسند. اساسا این معضلها خود و عواملشان باید از قالب تابو یا بهتر بگویم پنهان نگهداری بیرون ساخته شوند و رویشان بحث صورت بگیرد، بدون قضاوت و برچسپ باید در موردشان صحبت شود تا زنجیرهای بسته به ذهن و پای زنان، شکسته شود. یکی از این ناهنجاریها به نظر من انعکاس غیر واقعی زندگی در شبکههای اجتماعی است. اکثری از زوجهای که زندگیشان مملو از مشکلات، بد بینی و حقارت است، از بودن کنار هم لذت نمیبرند و یکدیگر را از لحاظ روحی و روانی اذیت میکنند، پر رنگتر از بقیه، صفحاتشان را پر از شادمانی نشان میدهند و این مورد هم متاسفانه از طرف زنان بیشتر صورت میگیرد. انگار برای ما زنان این مهم است که مردم ما را شاد فکر کنند هرچند در زندگی واقعی شاد نباشیم. سوال اساسی این است که چرا اینطور است؟ این فاصله میان خود واقعی و نمایشی زنان از کجا به وجود آمده است؟ چیزی که در جامعهی ما زنان را اسیر میکند، ستم و تبعیض جنسیتی، باور به توانمندی و برتری مرد، فرودست پنداری زنان و سایر عواملی است که با صدمه بر اعتماد به نفس زنان، آنان را به شیوارگی سوق داده و باعث میشود بدون توجه به خواستهای قلبیشان، همانند یک شی بیاراده عمل کنند و برای نمایش خود غیر واقعیشان از یکدیگر سبقت بجویند. متاسفانه همین انکار از شادمانی قلبی و تظاهر به شادمانی است که در فرو دست شدن/بودن آنان نقش بازی میکند و باعث میشود زنان به پندار اینکه بقیه او را شاد و خوشبخت فکر کنند، تن به بیعدالتی، رفتار تبعیضآمیز و پذیرش خشونت بدهد. اما آنچه قابل توجه است، این است که زنی که از درون شاد نباشد، با انعکاس هیچ نوعی از خوشبختی، شاد نمیشود. زنان باید با این موضوع کنار بیایند، باید این موضوع را اول برای خود حل کنند، رسیدن به زندگی ایده آل خواست تمام انسانها است و برای این خواست بعضی از فکتورهای لازمی وجود دارد که باید مد نظر گرفته شود که انعکاس خوشبختی غیر واقعی از جمله این فکتورها نیست. زنان باید به این آگاهی برسند که خوشبختی یک حس درونی است و این حس را باید اول خودمان داشته باشیم بعد دیگران ببینند -که برای من دیده شدنش چندان اهمیت هم ندارد- ولی برای زنانی که این موضوع مهم است، باید احساس شادیشان واقعی باشد. در غیر اینصورت فشار ناشی از این تظاهر میتواند بر آنان تاثیرات منفی بیشمار داشته باشد همانقدر که انعکاس بد بختی و متلاشیشدن زندگی در شبکههای اجتماعی میتواند روان زنان را آسیب بزند، انعکاس خوشبختی غیر واقعی نیز میتواند در ایجاد اختلال روانی و عدم ثبات شخصیتی آنان تاثیر داشته باشد. استفاده از شبکههای اجتماعی یک ضرورت زندگی مدرن و تاثیر این شبکهها بالای افراد جامعه انکار ناشدنی است. اما آنچه مهم و حیاتی است، شیوهی استفادهی ما از این شبکهها است. ما باید از این شبکهها استفادهی آگاهانه داشته باشیم تا تاثیرات آن روی شخصیت ما و فرزندان ما -در آینده- منفی نباشد.