شریک سازید:
در چند سال اخیر، حادثههای ترافیکی در بدخشان جان صدها تن از جوانان و هموطنان عزیزمان را گرفته و خانوادهها و دوستانشان را در سوگ و اندوه عمیق فروبرده است.
صلاحالدین قاریزاده
این تراژدیها نهتنها فقدان عزیزانمان را به همراه دارد، بلکه زنگ خطری برای شهروندان و مسوولان حکومتی است تا راهحلهای جدی برای جلوگیری از این حوادث را پیدا کنند.
بهرغم اینکه در زمینهی رانندگی و قوانین ترافیکی تخصص و تجربه ندارم، اما بهعنوان یک شهروند بدخشانی، موارد ذیل را از دلایل اصلی این حادثهها میدانم:
۱- سهلانگاری و بیپروایی رانندگان
متاسفانه در فیضآباد و ولسوالیهای بدخشان، رانندگی بدون آموزش و تجربهی کافی به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده است. از کودکان ۱۰ ساله گرفته تا سالمندان ۸۰ ساله، بدون هیچگونه آموزش و تجربه، رانندگی میکنند.
نوجوانان و جوانان فیضآباد یا از روی علاقه یا بهدلیل بیکاری، به رانندگی روی آوردهاند و این امر خود زمینهساز بسیاری از حادثههای ناگوار شده است.
۲- عدم آشنایی با قوانین ترافیکی
بسیاری از رانندگان در بدخشان با قوانین ترافیکی آشنایی ندارند و این موضوع سبب بروز حادثهها و تصادفهای خطرناک گردیده است.
۳- کمعرض بودن جادهها
جادههای فیضآباد و بسیاری از ولسوالیهای بدخشان بهدلیل پهنای کم و نبود مسیرهای جداگانه برای عابران پیاده و وسایل نقلیه، به جادههای مرگ تبدیل شدهاند.
۴- خرابی جادهها
راههای ناهموار و سرکهای غیرمعیاری، یکی دیگر از دلایل اصلی تصادفها در فیضآباد و سایر ولسوالیهای بدخشان است.
۵- مشکلهای روحی و روانی رانندگان و شهروندان
شرایط اقتصادی و اجتماعی دشوار، باعث فشارهای روانی شدید بر شهروندان شده و این امر میتواند به کاهش تمرکز و دقت رانندگان منجر شود.
راهحلها:
۱- اختیار رانندگی از نوجوانان و جوانان کمسن و بیتجربه گرفته شود. والدین و حکومت در این راستا نقش اساسی دارند.
۲- جوانان برای نجات از بیکاری، تنها رانندگی را انتخاب نکنند؛ با دقت، تفکر و مشورت با دوستان و اهل تخصص و تجربه، کارهایی را بر خود برگزینند که درآمد بیشتر و خطر کمتر داشته باشند.
۳- برنامههای کوتاهمدت و درازمدت آموزشی برای رانندگان بدخشان تدویر گردد. حکومت، نهادهای خیریه و رسانهها در این بخش میتوانند خیلی مفید واقع شوند.
۴- جادههای فیضآباد و ولسوالیهای بدخشان به گونهی اساسی و معیاری بازسازی گردند و از جریان کار باید نظارت درست صورت گیرد.
۵- حکومت باید در راستای امنیت روحی و روانی مردم توجهی جدی کند و با سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای معقول انسانی، شهروندان را از عذاب و مشکل رهایی بخشد.
امیدوارم این عاملها و راهحلها مورد توجهی مسوولان قرار گیرد و با همکاری همه بتوانیم از وقوع حادثههای تلخ ترافیکی جلوگیری کنیم.
حفظ جان انسانها وظیفهی همگانی است و بهبود وضعیت جادهها و فرهنگ رانندگی، نیازمند تلاش مشترک شهروندان و حکومت است.