شریک سازید:
در جریان زندگی همیشگی در افغانستان، کشوری با بیشتر از ۹۹ درصد مسلمان و پنجونیم سال حضور (چهارونیم سال دورههای تحصیلی ماستری و دکتورا و یک سال پژوهشهای فوق دکتورا) در مالیزیا، کشوری با در حدود ۶۵ درصد مسلمان، متوجه یک سلسله تفاوتهای جدی در رویکرد و رفتارهای فردی، کاری و رسمی در میان مردمان دو کشور یاد شده شدم، که برخی از آنها در ذیل بیان میشوند:
نویسنده: دکتر عبدالقهار سروری
استاد دانشگاه در مالیزیا
۱. مردم مالیزیا وقتی با یکدیگر و حتا با بیگانهها مواجه میشوند، در مقابل یکدیگر تبسم نموده و به راه خود ادامه میدهند؛ بدون شک، تبسم برجستهترین و مؤثرترین نماد غیرگفتاری ارتباطات غیرکلامی بوده و استفاده از آن، که در دین مقدس اسلام نیز جایگاه ویژه داشته و صدقه محسوب میشود، باعث کاهش بدگمانی و ازدیاد صمیمیت در میان انسانها میشود. اما، در افغانستان وقتی مردم با هم مقابل میشوند، بدون آنکه یکدیگر را بشناسند و یا با یکدیگر کدام مشکل شخصی و نفع و ضرر مشترک داشته باشند، در مقابل هم از نگاه نسبتاً غیرعادی، غیرصمیمی و حتا خشن استفاده میکنند، که گویا با هم مشکلی داشته باشند!
۲. در مالیزیا در دفترها، ادارههای دولتی، مغازهها و هر جایی دیگر، وقتی حتا دو نفر برای انجام کاری و یا خرید چیزی بروند، بهگونهی آنی و منظم صف تشکیل داده و هرکس آمد با رعایت نوبت در صف ایستاد میشود. اما در افغانستان کسی به صف و نوبت اعتنا نکرده و اگر کسی بخواهد نوبت را رعایت نموده و بهگونهی آبرومندانه کاری را انجام دهد، اگر قبل از همه هم آمده باشد، از همه عقب میماند!
همچنان، در تمام نهادها و دفاتر مالیزیا برمبنای این اصل که هرکس اول آمد، اول به او رسیدگی میشود، کارها انجام شده و کسی در این قبال اعتراض نداشته و منتظر نوبت خود میماند. بهگونهی مثال، اگر یک دانشجو و یک استاد برای انجام کاری به ادارهی دانشکده یا دانشگاه بروند، اگر دانشجو قبل از استاد وارد شود، اول کار او انجام میشود و استاد هم اعتراضی نخواهد داشت. در حالیکه در افغانستان در اکثر موارد شناخت، موقف و ماهیت جیب در اولویت قایل شدن به انجام کارها نقش مهم دارند!
۳. در جادههای مالیزیا، وقتی رانندهها در حال رانندگی بوده و عجله نداشته باشند، وقتی متوجه شدند که کسی دیگری عجله دارد و کوشش میکند زودتر به جایی برسد، به او اجازهی عبور میدهند. اما در افغانستان وقتی کسی در سرک در حال رانندگی با سرعت کم بوده و عجله هم نداشته باشد، وقتی ببیند کسی دیگری از عقب با سرعت بیشتر میآید و عجله دارد تا به جایی برسد، او نیز با آن که عجله ندارد، سرعت بیشتر گرفته و کوشش میکند از او پیشی گرفته و مانع عبور او شود!
۴. در مالیزیا، وقتی فرصتهای کاری، پژوهشی و تحصیلی به اعلان گذاشته میشود، تنها افراد واجد شرایط بدون درنظرداشت هویت و ویژگیهای تباری-هویتی جذب میشوند. برای همین، بیشتر در مهمترین فرصتهای کاری، پژوهشی و تحصیلی، خارجیها جذب میشوند و در اکثر موارد نتایج زحمات و پژوهشهای آنها در بلند رفتن اعتبار و جایگاه برجستهی دانشگاهها و نهادهای مالیزیایی نقش مهم و تعیین کننده دارند. اما در افغانستان، اگر کسی از معتبرترین سیستمهای آموزشی و دانشگاههای بینالمللی با بلندترین امتیازات اکادمیک تا سطح دکتورا و فوق دکتورا تحصیلات و پژوهشهای تخصصی داشته و با حضور در وطن متعهد به خدمت صادقانه به مردم و وطن خود باشد، اما متعلق به قوم و تبار امور بهدستان و تصمیمگیرندگان عرصههای مربوطه نباشد، مانع حضور و فعالیت وی شده و در عوض اگر کسی از قوم و تبار خود آنها از بیاعتبارترین سیستمها و نهادها فقط یک سند مشکوک در اختیار داشت و حد ظرفیت و متعهد بودنش نیز مشخص نباشد، فقط بهخاطر مسائل قومی-تباری، به او حق اولویت قایل شده و تمام فرصتها را در اختیارش قرار میدهند و حتا اگر در وطن هم نباشند، برای تصاحب فرصتها و در حقیقت هدر دادن فرصتها، دعوت میشوند!
۵. در مالیزیا هنگام فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، روزهای عید و سال نو، نرخ مواد اولیه و تمام اجناس به حد اقل آن رسیده و بازار شاهد تخفیفهای ویژه میباشد. اما در افغانستان هنگام فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، روزهای عید و سال نو، نرخها بهگونهی بیسابقه بلند رفته و بازار شاهد بلند رفتن سرسامآور نرخها میباشد!
۶. در مالیزیا اکثر بازیچههای اطفال وسایل مرتبط به آموزش و کسب مهارت بوده و در تبلیغات نوشابههای انرژیزا و غیره روی بلند رفتن توانهای ذهنی و مهارتهای ورزشی تمرکز میشود. اما در افغانستان بازیچههای اطفال بیشتر مشابه به تفنگ و ابزارهای جنگی بوده و در تبلیغات نوشابههای انرژیزا هم روی تواناییهای جنگی استفادهکنندگان تمرکز میشود!
۷. در مالیزیا در بلهای قابل تأدیه، مانند بل برق و آب، در قبال بهبود کیفیت خدمات و رسیدگی به خواست مشتریان معلومات درج میشود. اما در افغانستان در عقب بل برق، آب و ...، با آنکه بهگونهی منظم وجود ندارند، مشتریان با تهدید قطع لین و برخوردهای جدی قانونی مواجهاند!
در مالیزیا، در پارچههای تمثیلی هنرمندان و فرآوردههای هنری-سینمایی، اکثراً روی ظرفیتسازی، انسجام و همبستگی مردمی، یکدیگرپذیری و عبور از موانع زندگی تأکید میشود. اما در افغانستان وقتی پارچههای تمثیلی و فرآوردههای هنری-سینمایی از دهههای گذشته تا چندی قبل را مشاهده کنید، همه روی شکایت از زندگی، مانند بلند رفتن نرخ کچالو، کینه و دشمنیهای فردی-خانوادگی و مسائل دیگر تمرکز دارند!
۸. در مالیزیا حد همبستگی مردمی میان مردمان ساکن در آن کشور، حتا مردمان متعلق به تبارها و ادیان متفاوت، مانند مالاییها که مسلماناند، چیناییها که اکثراً بوداییاند و هندوها و غیره، به حدی است، که با تمام معنی به حق و جایگاه یکدیگر احترام قایل بوده، از حق و جایگاه یکدیگر دفاع نموده و در خوشی و غم متعلقین یک تبار و پیروان یک دین متعلقین تبارهای دیگر و پیروان ادیان دیگر خود را شریک دانسته و همبستگی خود را به نمایش میگذارند. اما در افغانستان، پیروان یک دین بهخاطر تفاوتهای تباری و قومی با هم همبستگی نداشته و به جایگاه و حقوق یکدیگر بهگونهای لازم احترام قایل نبوده و سطح یکدیگرپذیری در این کشور در پایینترین حد ممکن میباشد!
۹. در مالیزیا بیشترین هزینهها روی آموزش، بهویژه آموزشهای کاربردی مبتنی بر نیازمندیهای روز شده، آموزش و آموزگاران از امکانات و جایگاه برجسته برخوردار بوده و در اکثر موارد دانشگاهها و مراکز پژوهشی بازار کار، اقتصاد و تحولات جامعه را رهبری میکنند. اما در افغانستان دانشگاهها و نهادهای آموزشی منفعل و تحولناپذیر بوده و بهغیر از توزیع اسناد، در متحولسازی و رهبری جامعه و بازار کار کدام نقش مهم دارند و آموزگاران نیز دارای نقش و جایگاه چشمگیر و مؤثر نمیباشند!
۱۰. در مالیزیا اکثریت دانشآموزان، دانشجویان و آموزگاران و استادان در سکتورهای معارف و تحصیلات عالی را دختران و زنان تشکیل میدهند. اما متأسفانه در افغانستان دختران و زنان از رفتن به مکتب و دانشگاه محروماند!
۱۱. در مالیزیا مسلمانها تظاهر به دینداری نکرده و در در عمل به ارزشها و دستورات دینی متعهد میباشند، امامان و خطیبان در نمازها و خطبههای نماز جمعه روی محتوا و پیامهای کاربردی قرآن کریم و دین مقدس اسلام و همچنان جنبههای مهم زندگی مدرن انسانی بحث نموده و مردم را به آموزش و کسب دانش و مهارتهای مدرن دعوت مینمایند. اما در افغانستان مردم، به ویژه کسانیکه نان و روزگارشان به بیشتر به ظواهر دینی وابسته است، به دینداری تظاهر نموه و در عمل کمتر به ارزشها و دستورات دینی متعهد میباشند. همچنان، در تبلیغهای تبلیغیها و خطبههای نماز جمعه بیشتر به مسائل تکراری پرداخته، به مسائل سرنوشتساز در زندگی مسلمانها توجه نکرده و با ترسناک جلوه دادن ماهیت دین، مردم را به منفعل بودن دعوت میکنند!
۱۲. در مدت پنجونیم سال حضور در مالیزیا، حتا در یک مورد هم شاهد جنگ و نزاع میان مردم، بهویژه جوانان نبودم و حتا هنگام تصادف موترها، اول با هم احوال پرسی میکنند و بعد به علل تصادف و خسارات ناشی از آن رسیدگی مینمایند. اما در افغانستان به ندرت روزی سپری میشود که در جایی شاهد نزاع میان مردم، بهویژه جوانان نباشی و هنگام تصادف موتر، اول نزاع و تبادل دشنام صورت میگیرد و بعد به علل و خسارات تصادف، آن هم بهگونهی خشن رسیدگی میشود!
همینگونه دهها موضوع دیگر، که پیادمدهای مسائل یاد شده وضعیت کنونی کشور مالیزیا و جایگاه و اعتبار آن در میان ملل جهان و همچنان اوضاع کنونی افغانستان و جایگاه آن در میان ملل جهان میباشند!
یعنی، اگر دنبال زندگی و شرایط بهتر در کشور و اعتبار و جایگاه بهتر در میان ملل جهان هستیم، باید رفتارها و رویکردهایی را که تا امروز به آنها مبادرت ورزیدهایم و بهغیر از نفاق، تشنج و سرگردانی به کدام سرنوشت و جایگاه آبرومندانه و قابل افتخار دست نیافتهایم، کنار گذاشته و مانند مردمان خوشبختِ ساکن در مالیزیا و کشورهای دیگر، رویکرد و رفتاری را انتخاب کنیم که دیگران از انجام آنها به انسجام و سعادت داخلی و اعتبار و عزت بینالمللی دست یافتهاند!